المَرءُ عَلی دینِ خَلیلِهِ فَلیَنظُرْ أحَدُکُم مَن یُخالِلُ
آدمى بر آیین دوست خود است؛ پس هر یک از شما مراقب باشد که با چه کسى دوستى مى‌کند

قرآن کریم( سوره مومنون - آیات ۶۳ الی ۶۷)
    
بازدید: 10
    

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحيم
بَلْ قُلُوبُهُمْ فِي غَمْرَةٍ مِنْ هَٰذَا وَلَهُمْ أَعْمَالٌ مِنْ دُونِ ذَٰلِكَ هُمْ لَهَا عَامِلُونَ ﴿٦٣﴾ حَتَّىٰ إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَفِيهِمْ بِالْعَذَابِ إِذَا هُمْ يَجْأَرُونَ ﴿٦٤﴾ لَا تَجْأَرُوا الْيَوْمَ ۖ إِنَّكُمْ مِنَّا لَا تُنْصَرُونَ ﴿٦٥﴾قَدْ كَانَتْ آيَاتِي تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ تَنْكِصُونَ ﴿٦٦﴾ مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ سَامِرًا تَهْجُرُونَ ﴿٦٧﴾
بلکه دل هایشان از این [حقیقت] در بی خبری عمیقی است، و برای آنان غیر از این [بی خبری] ، اعمالی است که همواره آنها را انجام می دهند، (۶۳) تا زمانی که عیّاشان و مرفّهان آنان را به عذاب بگیریم، ناگهان فریاد و ناله سر دهند و استغاثه کنند.(۶۴)  امروز فریاد و ناله سر ندهید؛ زیرا شما از سوی ما یاری نخواهید شد. (۶۵) همانا آیات من را بر شما می خواندند وشما به پشت سرتان به قهقرا برمی گشتید. (۶۶) در حالی که به آن تکبّر ورزیده ، شبانه هذیان می گفتید.  (۶۷)


قرآن کریم( سوره مومنون - آیات ۶۳ الی ۶۷)


  شرح :
در آیات قبل خدای متعال وظایف مومنین را بیان نموده و انجام آنها را متناسب با توان هر فرد مقرر فرمود تا ادای تکلیف بر مردم آسان گردد. در علم فلسفه برای ایجاد انگیزه در افراد در جهت پذیرفتن حرکت به سمت کمالات انسانی همچنین تحمل سختی هایی که در انجام خدمات اجتماعی متوجه آنها می گردد از دو روش بیان استفاده می شود که علت انجام هر کاری خواهد بود :


۱- علت فاعلی : عواملی هستند که مجموع آنها تحت قوانینی قوانینی خاص هر موضوعی علت پدید آمدن هر شیئی یا ساختاری خواهد شد. مانند ساختن یک مدرسه که از گرد آوردن مصالح ساختمانی و ترکیب آنها با چیده مان خاص توسط گارگران تحت اصول مهندسی ساختمان انجام می گردد.
۲- علت غایی : هدف از انجام هر کاری یا هدف از ایجاد هر ساختاری که تامین کننده نیازهای فرد یا اجتماع باشد ، علت انجام آن کار یا ایجاد هر ساختاری خواهد بود که انگیزه حرکت بسمت آن موضوع می گردد. مانند احساس نیاز به تحصیلات فرزندان که علت احداث مدرسه می گردد و به آن " علت غایی" گفته می شود.
در این آیه ی شریفه وصف حال کفار مشاهده می شود که نه تنها تکلیف را نپذیرفته اند بلکه همچنان به ادامه اعمال قبل مبادرت می ورزند. خداوند علت تمرد آنها را بی خبری یا سنگینی تکالیف دینی ندانسته است زیرا چنین حالتی علت فاعلی بوده و مخصوص افراد ضعیف و جاهل به حقیقت است بلکه صرفا علاقه افراطی ایشان به لذات فانی دنیا می داند که علت غایی بوده و خاص افراد مرفه و خوش گذران است.
شوق به جاذبه های دنیا از قبیل قدرت، شهرت ، شهوت ، ثروت  نه تنها باعث بی توجهی به دعوت حق می شود بلکه در آنها انگیزه ی مبارزه علیه حق را ایجاد می کند زیرا اجرای دستورات خدا در جامعه حفظ حدود و حقوق دیگران است در حالی که موفقیت فریفته گان جاذبه های دنیا نامحدود بودن در بهروری از منابع ثروت است که مستلزم عبور از مرزها و محدودیت های مقرر شده در اجتماع است تا جائی که به استثمار دیگران ختم شده نوعی از ظلم و ستم محسوب می گردد.
به همین دلیل در آخر آیات خداوند تاکید فرموده است که عذاب را مخصوص مرفهان قرار داده است یعنی ایشان هیچ گونه مشکلی در انجام تکالیف الهی نداشته و صرفا برای افراط در لذت از اطاعت خدا سرپیچی کرده اند.
این افراد دلائل بی اساس را بهانه نپذیرفتن دعوت حق بیان می کنند که امروزه آن را "توجیه کردن" می گویند و خداوند آن را " هزیان" گفتن نامیده است.

  موفق باشید. پورهادی



  نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید مدیر سایت در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.