قرآن کریم ( سوره مومنون - آیات ۲۳ الی ۲۵)
چهار شنبه 16 آبان 1403
بازدید: 26
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحيم
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ ۖ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿٢٣﴾ فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا هَٰذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُرِيدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَنْزَلَ مَلَائِكَةً مَا سَمِعْنَا بِهَٰذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ ﴿٢٤﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّىٰ حِينٍ ﴿٢٥﴾
و همانا نوح را به سوی قومش فرستادیم. پس گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید که معبودی جز او برای شما نیست، پس آیا نمی پرهیزید؟ (۲۳) پس سران و اشراف قومش که کافر بودند، گفتند: این جز بشری مانند شما نیست که می خواهد بر شما برتری جوید، و اگر خدا می خواست قطعاً فرشتگانی می فرستاد، ما این را میان پدران پیشین خود نشنیدهایم. (۲۴) او نیست جز مردی که دیوانگی در اوست؛بنابراین نسبت به او تا مدتی منتظر بمانید. (۲۵)
قرآن کریم ( سوره مومنون - آیات ۲۳ الی ۲۵)
شرح :
حضرت نوح مردم را به توحید دعوت می کند اما با مخالفت آن ها مواجه می شود در این دعوت و نوع استدلال مخالفین در مقابل پیغمبر خدا نتایجی استنباط می گردد که درس زندگی برای آیندگان است.
الف)دعوت به خداپرستی همیشه در بین انسان ها وجود داشته است که بیانگر دو نکته است :
اولا معرف نیاز ذاتی بشر به عبادت به صورت پرستش خداست که اثر تربیتی داشته و شخصیت انسان را شکل می دهد.
ثانیا وجود معبود یک حقیقت غیر قابل انکار است که مخالفت ها فقط باعث محرومیت از نعمت رشد روحی فرد می گردد اما وجود خدا و ضرورت بندگی را حذف نمی کند.
ب) دلائلی که در مخالفت با پیامبر اظهار می شود نشانگر آگاهی مخالفین به صحت ادعای حضرت نوح دارد اما می خواهند از جهل مردم استفاده کنند تا ایشان را تحت سلطه ی خویش داشته باشند به همین خاطر از دلایلی بی اساس و عوام فریبانه به این شرح زیر استفاده می کنند :
۱- مَا هَٰذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ : این جز بشری مثل شما نیست .
مخالفین می خواهند این توقع را در ذهن مردم ایجاد کنند که پیغمبر خدا باید موجودی خارق العاده باشد نه یک انسان معمولی در حالی که هدف از انتخاب و فرستادن پیامبر از جانب خدا ابلاغ دستور خدا به مردم است که اگر انسان همنوع نباشد ، امکان برقرای ارتباط برای امر ابلاغ وجود نخواهد داشت.همچنین هدف از ارسال رسول اجرای دستورات دین خدا در متن زندگی است تا ثابت شود دین مجموعه ای از قوانین برای مدیریت زندگی بشر است پس لازم است مجری او بشری مانند دیگران باشد تا این قابلیت اجرا ثابت گردد.
۲- مَا سَمِعْنَا بِهَٰذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ : ما نشنیده ایم این را از پدران پیشین.
این افراد با طرح چنین ایرادی افکار مردم را به اندوخته ی تجربه ی پیشینیان محدود کرده و از تفکر در موضوعات جدید که عامل تحقیق برای کسب علوم جدید باشد باز می دارند که به نوعی ایجاد بن بست و انحصار فکری کنند تا بتوانند آنها را کنترل نمایند.
۳- إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ : به درستی که او نیست مگر مردی دیوانه.
توهین و تحقیر روشی برای بی اعتبار نمودن شخصیت افراد است تا از توجه مردم به سخنان دعوت کننده ، جلوگیری نمایند زیرا رها کردن هر موضوعی به مراتب آسانتر از تحقیق در اثبات صحت آن است و تا مدت قابل توجهی می تواند باعث آسودگی فکر و به عبارتی بی خیال زیستن باشد.
غافل از اینکه حقیقت در بطن عالم خلقت جاری بوده و با ظهور لحظه به لحظه به گونه های متفاوت از غفلت انسان جلوگیری خواهد کرد به همین دلیل در آخر آیه ی شریفه می فرماید فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّىٰ حِينٍ : بنابراین نسبت به او تا مدتی(معین) منتظر بمانید. این قسمت از فرمایش پروردگار می تواند خطاب به دو طرف باشد یعنی از یک طرف پیامبر را دعوت به انتظار تا جرقه زدن نور حقیقت در دل مخاطبین می نماید و از طرف دیگر توجه مخاطبین را به ظهور حقیقت در واقعیت زندگی جلب می نماید که در اثر گذشت زمان رخ می دهد به طوری که قادر به انکار و جلوگیری از آن نخواهند بود.
موفق باشید. پورهادی