المَرءُ عَلی دینِ خَلیلِهِ فَلیَنظُرْ أحَدُکُم مَن یُخالِلُ
آدمى بر آیین دوست خود است؛ پس هر یک از شما مراقب باشد که با چه کسى دوستى مى‌کند

قرآن کریم ( سوره هود -آیه ۸۷)
    
بازدید: 87
    

بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيم
قَالُوا يَا شُعَيْبُ أَصَلَاتُكَ تَأْمُرُكَ أَنْ نَتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ ۖ إِنَّكَ لَأَنْتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ 
گفتند: ای شعیب! آیا نمازت به تو فرمان می دهد که آنچه را پدرانمان می پرستیدند رها کنیم؟ یا از اینکه در اموالمان به هر کیفیتی که می خواهیم تصرف کنیم دست برداریم؟ به راستی که تو بردبار و راه یافته ای. 


قرآن کریم ( سوره هود -آیه ۸۷)


 شرح :
خداوند نیروی تشخیص دهنده ای به نام عقل به انسان عطا فرموده و آن را بر تمام قوای روحی مسلط فرمود تا با مدیریت آنها استعدادهای انسان را در همه ی ابعاد و علوم پرورش داده و به جایگاه متعالی برساند.
ولیکن غالبا انسان تحت تاثیر انواع جاذبه های دنیا اعم از ثروت ، قدرت ، شهرت ، شهوت به بهانه های مختلفی نیروی عقل را توجیه و متوقف می سازد تا خود را در مقابل کوتاهی ها و انحرافات انجام شده شرمنده نبیند ، در چنین حالتی با طعنه و کنایه ، سعی در به سکوت کشاندن هدایت کنندگان می نماید و از این رو ابتدا آنها را نصیحت و سپس تهدید می کند.
قوم شعیب که به نوعی تقلب و گناه به صورت کم فروشی آلوده شده بودند برای توجیه نیروی عقل که رسول باطن است ، آزادی انسان در عملکرد را بهانه ساخته و می گفتند :" ما اختیار داریم در اموال خود به نحو دلخواه عمل کنیم" غافل از اینکه اولا قانون اختیار برای انتخاب نوع عملکرد و تعیین کیفیت زندگی در شرایط مختلف و متنوع از حالات متفاوتی است که تحولات اجتماعی برای افراد به وجود می آورد تا بتواند از انواع نعمت های گوناگون موجود در شرایط متفاوت اقلیمی و فصلی بهرمند شده و با نشاط به حیات خود ادامه دهد نه اینکه ارزش ها را زیر پا گذاشته و به گناه آلوده گردد.
ثانیا موضوع " کم فروشی" در واقع دست درازی به اموال دیگران و تجاوز به حقوق مردم بوده که خارج از اختیار فرد است لذا مرتکب این عمل ، متخلف محسوب شده و مشمول مجازات می شود.
این گروه منحرف در مقابل دعوت حضرت شعیب (ع) مقاومت نموده و با مغالطه در گفتار ، عملکرد خود را مشمول اختیارات انسانی قلمداد کرده و بدین صورت می خواستند خود را از گناه تبرئه کنند.
اما وقتی حیله ی خود را خنثی شده می دیدند از در طعنه کنایه وارد شده می گفتند :" به راستی که تو بردبار و راه یافته ای" یعنی عاقل باش و ما مدارا کن  و به عبارت واضح تر یعنی در مقابل منافع ما ، محافظه کاری و سکوت کن.
این نتیجه گیری را از قرائن موجود در آیات بعدی که به صورت" تهدیدات بین طرفین " آمده است می توان استنباط نمود. ضمنا میزان تاثیر "نماز"در پرهیز از گناه و کسب شجاعت در انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر را نیز می توان نتیجه گرفت ؛ هر چند آن سخن هم از طرف مقابل  با هدف طعنه و سرزنش بیان شده تا جناب شعیب از دعوت خود منصرف گردد.

  موفق باشید. پورهادی



  نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید مدیر سایت در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.